شخصيات : بروزن " شطحيات" 40
.... اما، وقتی که اعراب، بر خلاف اصول اسلامی "برادری و برابری" ای که وعده اش را داده بودند، شروع به سوزاندن کتابخانه ها و آثار فرهنگی کردند و شهرهای بسياری را ويران ساختند و مال ثروت مردم را به يغما بردند و مردان و زنان و کودکان آنها را، به اسارت گرفتند و در بازارهای برده فروشی، فروختند و .......، به مرور زمان، پس از سوارشدن بر اريکه ی قدرت، با تأثير پذيری از وسوسه های اهريمنی وهمفکری و هم دستی "مغ" ها و "حکمرانان" خائن شکست خورده ی به لباس اسلام در آمده، حکومت خويش را بر پايه های برتری نژاد عرب و تحقير ايرانيان گذاشتند، آنگاه همان روان تاريخی اهورائی بخشنده و مهربانی که در آغاز، با آغوش بازآنها را پذيرفته بود و به آنها خوش آمد گفته بود، به قهر، روی از آنها برگرداند و با سازمان دادن جنبش های مخفی و آشکار- با ظاهری متفاوت اما هدفی يکسان-، اينجا و آنجا، در سر تاسر ايران، قد علم کرد و با شعار:
( اهورا مزدا، آری. اهريمن، نه).
( خدا، آری. شيطان، نه).
( اسلام، آری. کفر، نه).
( تمدن، آری. وحشيگری، نه).
( محمد"ص" متمدن و دوستداران او، آری. ابوسفيان وحشی و دوستداران او، نه).
(علی"ع" متمدن و دوستداران او، آری. معاويه ی وحشی و دوستاران او، نه).
(حسين"ع" متمدن و دوستداران او، آری. يزيد وحشی و دوستداران او، نه).
و با محک و معيارپندار و گفتار و کردار"نيک"، دربرابراهريمنان و انيران و وحشيان متظاهر به اسلام و مسيحيت و يهوديت و بوديسم و دين بهی، ايستاد و ورود به "شهر" را منوط به گذشتن از آتش "تمدن نيک" اهورائی کرد.......
ادامه، در هفته ی آينده.......
