شخصيات : بروزن " شطحيات" 43
نطفه ی تفکر" خود" مدار، درايران پيش از زرتشت و مصر و يونان پيش از مسيح، از آميزش عناصر فکری " طبيعت" مداری به وجود آمده است که ريشه در تاريخ و جغرافيای "ماده" داشته اند و هميشه، درتضاد با تفکر" خدا" مدارانه ی ايران و مصر و يونان بوده اند.
پس از نزول زرتشت پيامبر، به همراه الواح " پندار، گفتار و کردار-نيک-" اهورائی، از عالم "روح" به عالم" ماده" ، همان تفکر "خود" مدار، به آن اميد که اهداف "روحانی" او را، به سوی اهداف "مادی" خود بکشاند، در حلقه ی ياران او در آمد و چون با سعی و کوششی که به کاربرد، نتوانست به اهداف "مادی" خود دست پيدا کند، عصيان کرد و ازسرمخالفت در آمد و به اذيت و آزارپيامبرخدا پرداخت.
وقتی اهورا مزدای بزرگ، از درون آتش پاک، با موسی کليم الله"ص" سخن گفت و اورا برای تصفيه و تزکيه ی "دين بهی" آلوده شده به خرافات تاريخ و جغرافيای "مادی" ، از عالم "روح" به عالم "ماده" نازل کرد، بازهم همان تفکر "خود" مدار، وقت را غنيمت شمرد و با هدف فروکشاندن "فرعون" و نشستن بر جايگاه او و ازميان برداشتن " زرتشيان"، در حلقه ی "موسائيان" در آمد. و چون با همه ی سعی و کوششی که به کار برد، موفق به "مادی" کردن اهداف "روحانی" او نشد، درظاهر همچنان در کنارموسی ماند، اما در پنهان به فرعونيان پيوست و به همراه جادوگران فرعون، ازموسی کليم الله، درخواست معجزه کرد و چون عصای موسی، اژدها شد و جادوگران ومارهايشان را بلعيد و دريا را شکافت، خدعه کرد و برای فرار از عذابی که داشت به سوی فرعونيان می آمد، همچون لکه ی ننکی، بر دامن کبريائی موسی بنشست و به همراه ديگر موسائيان، از دريا بگذشت.
و چون، در اثر گذشت زمان، پندارو گفتار و رفتار نيک " يهوديت موسائی" آلوده به تاريخ و جغرافيای "مادی" شد و خداوند بزرگ، عيسای مسيح "ص" را برای تصفيه و تزکيه ی "يهوديت موسائی"، از عالم"روح" به عالم "ماده" نازل فرمود. بازهم، همان تفکر"خود" مدار، وقت را غنيمت شمرد و با هدف پس راندن روميان و به دست گرفتن حکومت زمان، درحلقه ی حواريون عيسی "ع" در آمد و چون با همه ی سعی و کوششی که به کار برد، موفق به "مادی" کردن اهداف "روحانی" او نشد، اول دستور لو دادن و نابودی اش را، به وسيله ی يکی از نفوذی های خودش، صادر و پس انجام مأموريتش، او را هم سر به نيست کرد و بعد هم ، خودش به لباس عيسائيان در آمد و درمظلوميت "مسيح"، اشک تمساح ريخت و صليب ها بردوش کشيد و در پنهان و آشکار، با به ميان آوردن داستان"يهودا" و موسائی بودن او، تخم نفرت و کينه موسائيان را در قلب عيسائيان و ديگر مردم جهان آن زمان، کاشت!
و چون، خداوند مهربان، محمد امين"ص"، را برای تصفيه و تزکيه ی " پندار و گفتار و کردار نيک " اهورائی و موسائيان" و " عيسائيان" آلوده به خرافات تاريخ و جغرافيای "ماده" و بر طرف کردن کينه توزی های ميان آن ها، در جزيرت العرب، از عالم "روح" به عالم "ماده" نازل کرد، همان تفکر"خود" مدار، وقت را غنيمت شمرده و با هدف پس راندن متوليان خانه ی کعبه و به دست گرفتن رياست آن و از ميان برداشتن " موسائيان و عيسائيان"، در حلقه ی پيروان محمد امين "ص" نفوذ کرد و باز، چون با همه ی سعی و کوششی که به کاربرد، موفق به "مادی" کردن اهداف "روحانی" او نشد، رو به جانب......
ادامه، درهفته ی آينده......