۱۳۸۶ آبان ۱۹, شنبه

حافظ، پيش از شاعر و آخوند بودنش، يک انسان است

شخصيات : بروزن "شطحيات":
" ادامه ی – حافظ، خودش هم آخوند است-"
......به شهادت همان فرهنگ معين که ملاحظه فرموديد: که می گويد: (...... امور " روحانی، روحی "، اموری هستند منسوب و يا مربوط به " روح "، و کسانی را که به آن امور اشتغال دارند، روحانی يا روحی می نامند : { روحانی = روح + آنی = ( 1= دانشمند دينی ، پيشوای مذهبی). ( 2= متقی، پارسا) و.........
اما، اين آقای "روحانی" يا " دانشمند دينی" و يا به قول شما "آخوند" که خيلی هم از او متنفر هستيد، آنطور که شما تصورمی فرمائيد، تنها اختصاص به ايران و جمهوری اسلامی و اسلام و مذهب تشيع ندارد و از زمان صفويه هم، وارد تاريخ ايران نشده است، بلکه پديده ای است جهانی و پيشينه ی تاريخی آن، اززمان پيغمبراسلام و عيسی و موسی و زرتشت و بودا و ...... يکصد و بيست و چهار هزار پيغمبر مرسل و و نيمه مرسل و نامرسل پيش از آنها هم، عقب تر می رود و اگراز آدم ابوالبشرکه شما قبولش نداريد، بگذريد و از هزارتوهای اسطوره های ساخته و پرداخته ی پيش از او هم، رد بشويد و"پلک= پلک زدن" يا " آن" و يا " لحظه" و يا سال وسال ها و قرن ها تاريکی را هم، پشت سر بگذاريد، ناگهان با موجوداتی رو به رو می شويد- تصوررنگ و شکل و شمايل آنها را به عهده ی خودتان می گذارم- که در آسمانی يا در زمينی، در بهاری، تابستانی، پائيزی، زمستانی، بربلندی تپه ای، کوهی يا دراعماق دره ای، غاری، جنگلی، دور يکی ازخودها شان، حلقه زده اند و چشم و گوش و هوش، به "او" داده اند تا ببينند و بشنوند و تصور کنند که" او"، اين بار، چه چيز غيرقابل ديدن و شنيدن و به تصوردر آوردنی را، ديده است و شنيده است و به تصور در آورده است که آنها تا آن لحظه، قادر به ديدن و شنيدن و به تصور آوردن آن نبوده اند و.......اگر شما بتوانيد با ديده ها و شنيده ها و تصوراتی که تا اکنون زندگی تان، به آن رسيده ايد، خودتان را به " او"- همانکه بر بلندی ايستاده است، نزديک کنيد-، و از ديده ها و شنيده ها و تصورات غير قابل ديدن و شنيدن و تصور کردن او هم، بگذريد، آن وقت به يک "لازمان و لامکانی" می رسيد که همه ی ديده ها و شنيده ها و تصورات، پيش از آن ناپديد می شوند و در آن "ناپديد شدگی"، وارد تاريخ و جغرافيای( "روح"- "روحی"-"روحانی") می شويد.........
بقيه اش، در هفته ی آينده.......
توضيح:
الف: لينک داستان های کوتاه، با داستان" سه تفنگدار شارلاتان"، بهروز شد.
ب: ازاين هفته به بعد،ميان سايت ها و وبلاگ های ايرانی ای که خودم، در "اينترنت " می بينم و يا از طريق خوانندگان وبلاگ به "چشمم" می رسد، اگر سايتی يا وبلاگی بر "دلم" بنشيند، عجالتن، هر هفته، آدرس اينترنتی آن وبلاگ يا سايت را، در همين بخش می آورم تا وقتی که به امور فنی لينک دادن وارد شوم و بخشی جداگانه ای به آن اختصاص دهم.
و حالا، با اين چند نمونه آغاز می کنم:
m